خلاصه کتاب چیست؟
خلاصه کتاب، میکرو کتاب، نانو کتاب یا چکیده کتاب، همه تقریبا لغاتی هم معنی هستند که به راحتی می توانیم آنها را به جای یکدیگر استفاده کنیم؛
گرچه در بطن و ماهیت، اندکی با یکدیگر تفاوت دارند. فرق اصلی بین این لغات، در مدت زمان آنهاست.
خلاصه کتاب، زمانی در حدود 1 ساعت، چکیده کتاب حدود 30 الی 20 دقیقه و میکرو کتاب و نانو کتاب به ترتیب بعد از آنها،
کمترین زمان ها را به خود اختصاص داده اند و نکات مهم کتاب را در زمان کمتری به خواننده یا شنونده ارائه میدهند.
اما در این مقاله، تفاوت های پایه ای این لغات آن چنان مد نظر ما نیست و در هرکجای متن که از آنها استفاده میکنیم،
منظورمان همان بیان نکات مهم کتاب، در کوتاه ترین زمان ممکن است.
بصورت کلی, خلاصه کتاب، به نوشتن و کوتاه کردن کتاب مذکور، به شیوه ای که مهم ترین نکات و اصطلاحا لپ کلام را بیان کنیم؛ گفته می شود.
یک میکرو کتاب خوب، به گونه ای است که فرد چه آن را بخواند، چه کتاب اصلی را،
بداند منظور نویسنده چه بوده و نیت اصلی او را از نوشتن این کتاب بفهمد؛ از مطالعه یا گوش دادن به آن،
همان لذتی را دریافت کند که اگر کتاب اصلی را میخواند، دریافت می کرد و به راحتی با آن ارتباطی به مناسبی کتاب اصلی برقرار کند.
حتی او را ترغیب به مطالعه کتاب اصلی کند و با خود بگوید:
فکر کن چکیده ی کتاب که این باشه، خود کتاب دیگه چقدر معرکه اس!
نه اینکه با خود بگوید:
هیچی از این نفهمیدم. اصلا معلوم نیست چی گفته!
و بعدهم یا کتاب را به گوشه ای پرتاب کند، یا فایل صوتی را حذف کند!
میکروکتاب ها، به ما کمک می کنند که کتاب های بیشتری را مطالعه کنیم و دانش خودمان را راحت تر افزایش دهیم.
آنها این خصوصیت را دارند که شما در طول مسیر خانه تا مدرسه و دانشگاه،
محل کار یا باشگاه هنگامی که سوار بر وسایل نقلیه عمومی هستید، استفاده کنید.
پیشنهاد ما به شما خواندن مقاله کتاب صوتی چیست؟
مثلا اگر مسیری که تا محل کارتان طی می کنید، نیم ساعت باشد، شما می توانید در این مسیر حداقل یک خلاصه کتاب را بخوانید و از آن استفاده کنید.
بنظرم دیگر لازم نیست از فواید مطالعه برایتان بگویم.
خودتان خوب به آن آگاهید. فقط اگر تا کنون به دلیل کمبود وقت، به مطالعه روی نیاورده بودید،
نانو کتاب ها، بهترین پاسخ برای مشکل بی وقتی شماست که می تواند عین آب خوردن، آن را برطرف کند.
تهیه خلاصه کتاب، قوانین و ملزوماتی دارد که در صورت پیروی از آنها، چکیده ی حاصل قابل اطمینان است
و میتوان به آن تکیه کرد. اگر این قوانین رعایت نشود، فرد پس از مطالعه تنها دو صفحه از کتاب،
آن را به سویی پرتاب کرده و دکمه روشن کردن تلویزیون را می فشارد.
فردی که خلاصه کتاب را می نویسد، باید کتاب اصلی را چند بار خوانده باشد و کاملا به آن مسلط باشد. بطوری که بدون کتاب،
بتواند چکیده و خلاصه ای از آن ارائه کند و همچنین از نظر دستور زبانی قوی و املای کلمات را به خوبی بلد باشد.
در خلاصه کتاب، ریتم و روند اتفاقات نباید تغییر کند.
ماجرا باید از همانجایی که در کتاب اصلی بوده، شروع شود و به نقطه پایانی کتاب ختم شود.
به همان ترتیبی که در کتاب هست.
به جای پس و پیش کردن اتفاقات، باید اتفاقات را خلاصه کنیم و در صورتی که واقعا بی اهمیت وغیر ضروری هستن،
آنها را حذف کرده واز کتاب کنار بگذاریم.
بازهم می گویم اگر از بی اهمیتی آن اتفاق مطمئن هسیتید، باید اقدام به حذف آن کنید.
هرچه این نکات بیشتر و بیشتر رعایت شود، شک نکنید که میکرو کتاب حاصل، قابل اتکا تر و دلچسب تر خواهد بود.
مقاله متن‌های بلند را چگونه حفظ می‌کنید؟ در سایت تخصصی گویندگی و فن بیان
نظرات کاربران