نمایشنامه صوتی آنا کریستی
موضوع: آنا کریستی
نویسنده: یوجین اونیل
دسته بندی: نمایشنامه صوتی
زمان: 2 ساعت و 16 دقیقه
- توضیحات
- درباره نویسنده
- نظرات شما
میتوان اورا آغازگر والا چیزی دانست که تنسی ویلیامز، ادوارد آلبی و سم شپرد، یکی پس از دیگری تا واپسین سالهای قرن قبل و آغازین روزهای قرن امروز به شایسته ترین و البته رادیکالترین فرم، ادامهاش دادند؛ یوجین اونیل، با موفقیتهای بزرگش در نوشتن نمایشنامههای که متوالی پولیتزر میبردند و جایزهی نوبلی که درنهایت اخذ کرد، یک کدام از ناامیدترین تالیف کنندههای کلیهی فرصتها بود و هیچ خیر و خیرخواهی در بشر عصر نو نمیدید.
به انگارهای نیچهای، خدای دیرین سالهاست که به مرگی بد درگذشته و از خاطر رفته، در عالم استیلای ماشینها هم که دیگر خدایی نمانده جز خدای جبر و اختناق اجتماع انسانی؛ نظام کوچک مطلق مدرنیته! کتاب «آنا کریستی» بر همین ساحت فکری و ضد الهیاتی پایدار میباشد و ماجرا دختری را روایت مینماید محاطگردیده در جغرافیایی عظیم از زمین و دریا که رو به هر سو مینماید، شر بر معاش و روزگارش چنبره میزند. اونیل دراین نمایشنامه، انسان آمریکایی را پیش روی مخاطبش نهاده و محتومی تمامیت این بشر تراز نوین جهانی را در آغازین روزهای فوران رویای آمریکایی، تصویر میکند. آنا کریستی را میتوان همواره با این تمثیل ناخدای نمایشنامه به یادآورد که استعارهایست ژرف، خطاب به آنها که رویایی در راز دارا هستند: «تو نمیتونی مشاهده کنی که به کجا میری.خیر، تنها اون دریا: اون پیر عفریت، اون میدونه.»
خانواده اونیل ایرلندی بودند که به کشور آمریکا سفر کرده بودند؛ وی یکی از فرزندان این خانواده در سال 1888 در استراحتگاهی در برادوی، که منطقهای از شهر نیویورک و مرکز فعالیتهای هنری و تماشاخانه بسیار مهم آمریکاس است، دیده به جهان گشود. پدرش هنرپیشه نمایشنامههای ساده و مردم پسند و در حد خود بازیگری شناخته شده بود. اونیل در تروپ اکیپ نمایشی و سیار خود، اجرای نمایشی از داستان کنت مونت کریستو به صحنه آورده شد که خود در آن نقش اصلی را بازی میکرد. این نمایش با استقبال بسیار زیادی روبه رو شد و در اکثر شهرهای آمریکا بر روی صحنه رفت و این چنین ترتیب سالهای اولیه یوجین در سفر و خانه به دوشی گذشت. موقعیت ناپایدار خانواده سبب گردید که او را از هفت سالگی تا سیزده سالگی به مدارس شبانهروزی بسپارند و به طوری که دربارهاش نوشتهاند، او و برادرش ادموند از آغاز زندگی خود تا جوانی با تئاتر، انزوا، سفر، خیال پردازی دمساز و عجین شده بودند. یوجین که به نقل خود پیوسته در جستجوی (شناخت شخصیت انسان) و معنای زندگی بوده، از سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۲ در نقاط دوردست و خطرناک به سیر و سفر پرداخته، به مشاغل عجیبی چون جاشویی کشتیهای قارهپیما، استخراج طلا از معادن هندوراس در آمریکای لاتین و … خبرنگاری روزنامهها دست زده است.
گرفتاری او به بیماری سل؛ به چنین ماجراجوییها و تکاپوهای فیلسوفانه پایان بخشید. وی در دوران اقامت نسبتاً طولانی اش در آسایشگاه معلولین در ایالت کنتیکت، به خواندن و نوشتن پرداخت و چند نمایشنامهای که در سال ۱۹۱۴ به نام تشنگی منتشر کرده، محصول خواندن و نوشتن در همین دوران است. پس از ترخیص از بیمارستان اونیل در سمینار نمایشنامهنویسی پروفسور جرج پییرس بیکر شرکت نمود. این کلاسها به نام کارگاه نمایشنامهنویس چهل و هفت به مدت یک سال تشکیل شد. البته وی در سال ۱۹۰۷ دو سال پیش از نخستین ازدواج و شروع سیر و سفر، در دانشگاه پرینستون اقدام به نام نویسی کرده بود، به خیال خود، برای همیشه تحصیلات رسمی را ترک گفته بود… چنین به نظر میرسد که سمینار درس پروفسور بیکر، که نمایشنامهشناس و نقدگر دانشمند و متبحری بهشمار میآید، برای اونیل بسیار مفید بوده، زیرا نمایشنامههایی که وی پس از طی این دوره آموزشی نوشته، از انسجام، عمق، پختگی و سبک، شیوه و ترفندهای زیرکانه و زبردستانه تری برخوردار شده است: نمایشنامههایی که چهار جایزه پولیترز و سپس در سال ۱۹۳۶ جایزه ادبی نوبل را به او دادند. برای مطالعه بیشتر و بهتر زندگی اونیل میتوان به یکی از آثارش به نام سفر دراز روز در شب که نشان دهنده ی زندگی شخصی و خانوادگی اوست مراجعه کرد.
اونیل سه بار تشکیل خانواده داده بود و هنگامی که یوجین دوم پسر و ثمره اولین ازدواج او، اقدام به خودکشی کرد، اونیل نیز به نوشتن این نمایشنامه سرگذشت نگارانه، دست زد و هنگام نوشتن آن، به قول همسر سومش؛ همیشه در حال گریه کردن بود. در سال ۱۹۵۳، اونیل بعد از نوشتن بیش از سی نمایشنامه، در زمستان سرد شهر بوستون دار فانی را وداع گفت.
نظرات کاربران