۱۰ترفند برای جلب توجه مخاطبان در سخنرانی
بی شک خیلی از شما در جایی از زندگی حرفهای و حتی شخصیتان مجبور به این شدهاید که برای جمعی سخنرانی کنید. منظور ما از سخنرانی،تنها صحبت کردن پشت تریبون یا در سالنی بزرگ و در مقابل هزاران مخاطب نیست،این وضعیت حتی میتواند زمانی باشد که میخواهید در جلسات کاری،پیشنهاد یا پروپوزالی مطرح وبیان کنید،یا حتی برای دفاع از پایاننامهتان در مقابل جمعی سخن بگویید.به هر حال،مسئله ایی که حائز اهمیت است این است که ارائهی سخنرانی پرانرژی و دلنشینی است که بر شنوندگان تأثیر بگذارد.
دو نوع توجه وجود دارد عبارت است : توجه در حالتی که سر پایین است و توجه در حالت سر بالا.
توجهِ سر بالا زمانی اتفاق میافتد که شنونده برای توجه کردن باید خیلی تلاش کند.
توجه سر پایین زمانی است که شنونده میخکوبِ حرفهای سخنران میشود و چارهای جز گوش دادن و توجه کردن ندارد.
ما در اینجا ۱۰ تکنیک معرفی میکنیم که بی شک بدون از دست دادن اعتبار حرفهایتان، توجه افراد را در هنگام سخنرانی به خود جلب کنید.
۱. سخنرانی خود را کوبنده شروع کنید
با همان جملهی اول شنونده را در جای خود میخکوب کنید.افراد سیگاری، کبریتهایی را دوست دارند که با اولین جرقه روشن شوند و شنوندگان سخنرانیهایی را دوست دارند که با اولین جمله توجه آنها را به خود جلب کنند.در اینجا چندتا از این جملهها را برای مثال برای شما گرد آوری کردیم.
۲. شنوندگان را مخاطب قرار دهید
بعد از اینکه با شروعی کوبنده توجه شنوندگان را به خود جلب کردید،آنها را مخاطب قرار دهید یعنی دربارهی اهداف، انگیزهها وآشفتگی هایشان صحبت کنید.سیسِرون،نویسنده معروف روم باستان و یکی از بزرگترین سخنرانان تاریخ، گفته است: «تحریک کردن و نشانه گرفتن اضطراب مخاطب،ازمهمترین ترفندهای سخنرانان موفق است.» به این معنی است که او این بوده است که با یادآوری حس نیاز یا چیزی که سعادت مخاطبان را تهدید میکند، میتوانید توجه آنها را به حرف های خود جلب کنید. خیلی از شرکتهایی که میشناسم از یکی از عناصر ترس، ناامنی یا تردید برای ترغیب و بازاریابی به فرختن و ارائه محصولاتشان به مشتریانشان استفاده میکنند. حتی یکی از این عامل ها توجه ما را به خودش جلب میکند و زمانی که به سراغمان میآید،حس عجیبی در اعماق وجودمان احساس میکنیم.
۳. در شروع از موضوعات و جملات ملموس استفاده کنید
از زبان و جملاتی استفاده کنید که برای شنوندگان قابل فهم باشند.از همان ابتدا آنها را درگیر جملات مفهمومی یا مفاهیم خیلی آکادمیک نکنید.بهتر است دانش خود را برای خودتان نگه دارید چون هرچیزی را نیازی نیست مشتری اطلاع داشته باشد. بهترین راه برای ورود به موضوع استفاده از تکنیک داستانگویی است، چون ذهن ما طوری برنامهریزی شده است که اطلاعات را از طریق داستان بهتر درک میکند. داستانی جالبی تعریف کنید تا که مشتری را ترغیب کند توجهشان به شما جلب شود. به عنوان مثال،جملهی آغازین رابرت کندی،زمانی که در قایقی بر روی رود «هادسون» سخنرانی میکرد را در اینجا میآورم.
-او با اشاره به سمت جنوب، اینگونه شروع کرد: «اگر شما به این مسیرنگاه کنید،کانالهایی را میبینید که میلیونها سال بزرگترین مکان تخمریزی برای تاسماهیها در دنیا بودهاند.»
البته وقتی به جایی که او اشاره میکرد نگاه میکردید،چیزی به جز آب آلودهی خاکستری رنگ نمیدیدید،هیچ تاسماهیای دیده نمیشد اما تصویری که در ذهن شکل میگیرد،تصویر رودخانهای بود که تا چشم کار میکرد ماهیها در آن جست و خیز میکردند.سپس، او بعد ازاین جمله،به صحبت دربارهی مشکلات رودخانهی هادسون پرداخت.
۴. مانند رود، پویا و در جریان باشید
وقتی در حال تماشای فیلم هستیم،اگراتفاقی ام نیفتد،علاقهی ما از بین میرود یا وقتی نویسندهی رمانی که در حال مطالعهاش هستیم،دو صفحه را به توصیف باغی اختصاص میدهد،حوصلهمان سر میرود و حتی این امکان وجود دارد که میل به خواندن ادامهی کتاب را نداشته باشیم. مغزمان دائما به ما میگوید: «من هیجان، درام، اتفاق و تعلیق میخواهم.»همین موضوع در مورد شنوندگان سخنرانی هم صدق میکند.شنوندگان، سخنرانیهایی را که مختصر و بامفهوم باشند و آنها را به سمت نتیجه راهنمایی کنند، دوست دارند.
به تفاوت بین رودخانه و کانال فکر کنید.کانال جریان ندارد ولی رود جریانی زیبا دارد و دائما در حال تغییر شکل است.برای راضی نگه داشتن میلِ سیریناپذیر شنوندگان به تنوع،سخنرانی خود را مثل حرکت رودخانه انجام دهید نه مثل یک کانال آب.اطمینان داشته باشید که در هر لحظه اتفاق تازهای ایجاد میکنید،مخصوصا وقتی وبینار (سمینار اینترنتی) برگزار میکنید چون احتمال پرت شدن حواس شنوندگان در این نوع سمینارها خیلی زیادتراست.
۵. خیلی زود سر اصل مطلب بروید
یکی از لذتهای شنوندگان این است که خیلی سریع نکتهای را که میخواهید بگویید بفهمند و درک کنند. وقتی لذت این کار را از آنها میگیرید،ازشما ناراحت میشوند و به این کار علاقه ایی ندارند.
در تبلیغی از سخنرانیِ «ست گودین» (نویسنده، کارآفرین و سخنران آمریکایی) با این تیتر که چرا بازاریابی محصولات فنی و صنعتی به حدی اهمیت دارد که نباید آن را بر عهدهی بازاریابها گذاشت. نخستین جملهای که در این ویدئو شنیدم این بود: «بازاریابی محصولات فنّی به حدی مهم است که نباید آن را بر عهدهی بازاریابها بگذاریم.» این یک سخنرانی عادی نبود و مانند قطاری سریعالسیر از یک نقطهی خاص شروع به حرکت میکرد و در ذهن مخاطب تأثیرگذاربود.پس خیلی سریع اصل مطلب را با شنوندگان در میان بگذارید تا تمامی هوش و حواسشان را به شما بدهند.
۶. احساسات مخاطبان را برانگیزید
طنز به شدت متقاعدکننده است. طنز برای سخنران یک مزیت حساب میشود،چون فضای جلسه و فضای ذهنیِ حُضار را تغییر میدهد.اما اگر کمدین نیستید،خیلی به خودتان زحمت جوک تعریف کردن ندهید.به زبان خیلی ساده،فقط به حس غریزیِ شوخطبعیتان اجازه دهید درلحظه حاضر باشد و زمانی چیزی به ذهنتان رسید،حس شوخطبعیتان را رها کنید.
اعتراف به مسئلهای شخصی در مورد خودتان نیز باعث میشود شنوندگان با شما احساس نزدیکی و دوستی کنند. یکی از مشتریانم که در شرکتش مدیر ارشد بود،درجلسهای که با همکارانش داشت اعتراف کرد برای اینکه بتواند از پس مخارج دانشگاه بربیاید مجبور شد مشاغل مختلفی مانند متصدی بار،رانندهی تاکسی و آشپزی کار کند.افراد حاضر در جلسه بعد از شنیدن سخنرانی او که هدفش این بود ثابت کند ما میتوانیم به چیزهایی بیشتر از آنچه انتظار داریم به دست آوریم،متحیر و در عین حال خشنود شدند.اعتراف کردن حقایق دربارهی خودتان و صادق بودن، نشانهی قدرت و شجاعت است.
۷. با مخاطبان تعامل داشته باشید
دانشمندان علوم اجتماعی ثابت کردهاند که شنونده ایی که فعال باشد بهتر از شنونده ایی که فقط گوش میدهد،متقاعد می شود.نقش داشتن فعالِ شنوندگان در سخنرانی باعث میشود با دقتی بیشتر به شما گوش بدهند و نکتههایی را که بیان میکنید، به خوبی درک کنند و بخواطر داشته باشند.این اتفاق را در کلاسهای خیلی زیادی دیدهایم،زمانی که استاد از دانشجوهایی که به نظر غیرفعالتر میرسند سؤال میپرسد و مجبورشان میکند هوشیار باشند و نقش فعالی در کلاس داشته باشند.
به عنوان مثال،در تظاهرات تودهای حزب نازی،زمانی که هیتلر فریاد میزد«زیگ» (Sieg) و مردم در جواب میگفتند «هایل» (Heil)، دراین حال که بازوهای خود را به نشانهی سلام حزبی بالا میبردند،همهی مردم دنیا به چشم خود دیدند که فعال بودن شنوندگان چه تاثیری در پذیرش سخنان سخنرانان دارد.در اینجا این مثال منفی را آوردم، چون یادآور این است که چیزی که میتواند سخنران را تبدیل به رهبری فریب دهنده وخطرناک کند تکنیکهایی که استفاده میکند نیست، بلکه هدف های مثبت یا منفی او است.
۸. برای اسلایدهایتان تیترهای واضح بنویسید
اگر از اسلاید کمک میگیرید،برای آنها از تیترهایی استفاده کنید که نقطه نظرتان را بیان میکنند.شنوندگان ایدهی اصلی را از تیترها دریافت میکنند و بعد درون اسلایدها به دنبال شواهدی برای ثابت کردن این ایدهها میگردند.
به عنوان مثال، «ما میتوانیم بر بازار تسلط داشته باشیم»، متانسب به «سهم بازار»، تیتر جالب تری است. به همین دلیل بهتر است که انجام عملی را به ذهن یادآوری میکند، مفهومی احساسی و متفکرانه دارد و توجه شنوندگان را بیشتر ازعبارت خنثای «سهم بازار» به خود جلب میکند.
۹. سخنرانی کوتاهی داشته باشید
قبل از اینکه شنوندگان کسل شوند و دیگر به حرفهایتان دقت نکنند، سخنرانی را به اتمام برسانید.وقتی مخاطبان از نظر جسمی خسته شوند، ذهنشان هم غیرفعال میشود.
۱۰. روی صحنه حضور داشته باشید
بودن آدمها به تنهایی بر روی هر نوع استیج یا صحنه ایی،چه بر روی زمینِ اتاقی کوچک باشد یا بر روی سالنی مرتفع در سالن تئاتری بزرگ،تأثیرگذار و عمیق است و فورا توجه مخاطبان را به خودش جلب میکند. «رالف والدو امرسون» (شاعر و نویسنده قرن نوزدهمی آمریکایی) میگویند:«چیزی که هستید آنقدر گویا و بلند صحبت میکنند که هیچکس نمیتواند صدای هنجره تان را بشنود.»
شنوندگان تمام حرکات سخنران را تعبیر و تفسیر میکنند: آنها صورت، ریتم درونی، طرز ایستادن،صدا و زبان بدن شما را میخوانند.ذهن انسان با توجه به کوچکترین نشانههای فیزیکی،قصد و نیت اخلاقی فرد مقابل را متوجه میشود. مشکل اینجاست که ذهن این کار را در کمتر از ثانیه ایی انجام میدهد و صد در صد سخنرانی شما تا این حد کوتاه نیست.البته ممکن است مضطرب شوید و نتوانید در بهترین وضعیت خود در آنجا ظاهر شوید، واین به نوبهی خود میتواند بر مهارتهای تکنیکی شما درجلب و حفظ توجه مخاطبان تاثیر بگذارد.
درهمه سخنرانی یا معارفهی کاری، لحظات زیادی وجود دارند که شنوندگان مجبور هستند برای گوش کردن تلاش کنند،ولی وقتی خودتان و مطلبی که قصد گفتنش را دارید برای اکثر افراد جالب به نظر برسید،راحتتر به حرفهای شما گوش فرا می دهند.
نظرات کاربران