نه رفتار جذاب و گیرا در افراد کاریزماتیک
نمی‌توانید دیگران را مجذوب خودتان کنید؟دلتان می‌خواهد شبیه آدم‌های کاریزماتیک باشید؟ ما اینجایم ۹ رفتار گیرا و جذاب را به شما معرفی می‌کنیم که از ویژگی‌های افراد کاریزماتیک می باشد
کاریزما، مجموعه‌ای از رفتارها می باشد که ربطی به زیبایی ظاهری ندارد. این خبرِ خوبی برای کسانی است که توقعی نمی‌رود عکس‌شان روی جلد مجله‌های مُد چاپ شود. برای اینکه جذاب باشید نیازی به جراحی پلاستیک ندارید، فقط کافیست این رفتارها را تمرین کنید.
در این مقاله، عنصر های کاریزما را بر اساس تحقیقات هوارد فریدمن (Howard Friedman) استاد برجسته‌ی روان‌شناسیِ
دانشگاه کالیفرنیا، معرفی می‌کنیم.
۱. واکنش‌های هیجانی
هیچوقت به رفتار های مادربزرگتان دقت کردید وقتی که بعد از مدت زیادی شما را می‌بیند؛ او دست هایش را بالا می‌برد و زانوهایش خم می‌شوند. یا اینکه وقتی شب‌ها به خانه برمی‌گردم، سگم از خوشحالی میدود.
مردم همراهی با کسانی را دوست دارند که از زبانِ اشاره‌ها،برای نشان دادنِ احساسات‌شان استفاده میکنند.قطعا دلتان نمی‌خواهد سرِکار، دلقک‌بازی دربیاورید که مورد تمسخر و نادیده گرفته شدن افراد قرار بگیرید و یا رفتارهای نامناسبی از خود بروز دهید،ولی رفتارهای متناسب با موقعیت و اتفاقاتی که در جریان است، خوشایند و جذاب هستند.
۲. خنده‌ی واگیردار
من مدیر فروشی را در حوزه‌ی مدیریت مالی می‌شناسم که خنده‌ی بسیار خاصی را از پدرش به ارث برده است،اگر شما نیز یک بار این خنده به گوشتان بخورد، تا آخر عمر آن را فراموش نخواهید کرد.این موهِبت را ژن‌های او برایش به همراه داشته‌اند.
این خاصیتِ شیطنت‌آمیز و مسخره‌ی صدا، شوخ‌طبعیِ شما را تحریک می‌کند.هر بار که من این خنده را می‌شنوم،بی‌اراده، لبخندی بر چهره‌ام ظاهر می‌شود.
از طرف دیگر،چندبار پیش آمده که مدیران اجرایی، که از قضا مرد هستند،به من مراجعه کرده‌اند و برای خَلاصی از خنده‌ای که توسط خانم‌ها «ناخوشایند» خوانده شده از من کمک خواسته‌اند. من نتوانستم به آنها کمکی کنم،ولی آموختم که خنده همان‌طور که می‌تواند جذاب باشد، می‌تواند زننده و ناخوشایند هم طلقی شوند.فرقی ندارد زن باشید یا مرد، با خنده‌ی زننده و نامتناسب، نمی‌توانید اطرافیان را مجذوب کنید.
۳. نشان دادن احساسات از طریق صدا
تا به حال دقت کرده‌اید چقدر خوب است وقتی به یک نفر زنگ میزنید و وقتی او شما را می‌شناسد، رضایت و هیجان در صدایش منعکس می‌شود؟ حتی اگر این اثر در صدا ظریف باشد،باز هم از این که به شما بها داده شده است،لذت می‌برید.
صدای سرزنده و رسا یکی از مؤثرترین ابزارهای دنیاست،خصوصا وقتی طنین‌دار باشد و زیر و بم و سرعت و بلندیِ آن، به طور متناسب تغییر کند
۴.لمس دوستانه
لمس کردن نباید به صورتی باشد که به خاطر شدت،فشار یا ناحیه‌ای که لمس می کنید فرد مقابل احساس ناراحتی داشته باشد،بلکه صرفا به معنای لمس دوستانه‌ی بازو، شانه،یا دست است.پیشخدمت‌هایی که در این مورد مهارت دارند انعام بیشتری به‌دست می‌آورند.
شاید به یاد داشته باشید که جورج بوش، رئیس‌جمهور امریکا وقتی از پشت به آنگلا مرکل (Angela Merkel)،صدر اعظم آلمان، که روی صندلی نشسته بود نزدیک شد و شروع به مالیدن شانه‌های او کرد باعث شگفتی دنیای غرب شد. خود آنگلا مرکل هم تعجب کرده بود.
لمس کردن آرام بازو،نشانه‌ای گرم و دوستانه است که می‌تواند باعث تَسلی خاطر طرف مقابل نیز می شود.
۵. از بودن در مرکز توجه لذت ببرید
هرچند بیشتر مردم نظرات متضادی در مورد مرکزِ توجه واقع شدن دارند،گرچه بعضی‌ها با قرار گرفتن در مرکز توجهِ مردم،تازه خود را شکوفا میکنند و به بهترین نحو ظاهر می‌شوند.
در واقع بیشتر بازیگران هم‌صحبت خوبی نمی باشند و دارای شخصیت برون‌گرایی نمی باشند، اما همین که در مقابلِ جمعیت قرار بگیرند، تازه موتورشان به کار می‌افتد و خودشان را به بهترین شکل به نمایش بگذارند.
وقتی فیلیپ سیمور هافمن (Philip Seymour Hoffman) درگذشت، همسرم حرف جالبی درباره‌ی او زد: «وقتی جلوی دوربین بود به نظر می‌رسید می‌تواند اعصابش را به سطح پوستش بیاورد و احساساتش را در لنز دوربین بریزد. این توانایی باید برای او تجربه‌ی خوشایندی بوده باشد؛ فرصتی برای تخلیه‌ی آشفتگی‌های درونی.
۶. چهره‌ی گویا
رونالد ریگان (Ronald Reagan) بیشتر به خاطر چهره‌ی تاثیرگزارش به عنوان «سخنرانی تأثیرگذار» شهرت داشت.او می‌توانست مثل هر ایرلندیِ اصیلی درست در زمانِ نیاز بدرخشد و خوشی بروز دهد.
بیشترِ ارتباط چشمی شنونده روی صورت شما متمرکز است.هرچه او بتواند اطلاعات بیشتری را از روی چهره بخواند،بیشتر دقت می‌کند و نه تنها ایده‌ها،بلکه معانیِ احساسیِ جای گرفته و نهفته در کلمات شما را نیز درک می‌کند.
بر اساس تجربه‌ی شخصی خودم،بیشتر کسانی که در موضع قدرت هستند دارای چهره‌ی بسته (بی‌حالت) می باشند و از نفوذناپذیریِ چهره‌شان برای ایجاد ترس و فرمان‌بُرداری، استفاده میکنند. چهره‌های بسته، حالتی سرد دارند و احساسات زیادی را منعکس نمی‌کنند،در حالی که چهره‌های باز،گرم و گویا هستند و در نود درصد موارد، چهره‌های گرم نسبت به چهره‌های سرد، برتری دارند.
اگر موهای بلند دارید (حالا چه مرد یا زن)، نباید بگذارید پیشانی‌تان زیر موهای چتری پنهان شود. پیشانی، برای نشان دادن بسیاری از احساسات، ناحیه‌ای تاثیر گزاری محسوب می‌شود و مثل بیلبوردی برای چهره‌ی شما عمل می‌کند.
۷. گرم گرفتن با غریبه‌ها
طبق نتایج حاصل از پرسش‌نامه‌ا‌ی که چند سال قبل توسط سیمز یث (Sims Wyeth) و همکارانش طراحی و اجرا شد،افرادی که خود را درون‌گرا می‌دانستند،بیشتر دوست داشتند با افراد برون‌گرا معاشرت کنند و افراد برون‌گرا نیز احساس مشابهی داشتند.
بیایید روراست باشیم، همه‌ی ما از بودن با افرادی که موانع بین افراد را زیر پا می‌گذارند و تجربه‌ی اجتماعیِ شاد و باروحی ایجاد میکنند،لذت می‌بریم.
من افرادی که این توانایی را دارند که با غریبه‌ها سرِصحبت را باز کنند و آنها را درگیر یک مکالمه‌ی واقعی کنند،تحسین می‌کنم.منظورم صحبت‌های پُرحرارت در مورد موضوعات بی معنی نیست؛ بلکه ویژگی‌های مورد نظر من صریح بودن، واقع‌بین بودن و مهارت گوش‌دادن است.
۸. نگاه‌های نافذ
تعیینِ تعریفی مشخص برای «نگاه نافذ» کار سختی است، ولی وقتی با آن رو به رو می شویم، تشخیصش می‌دهیم. من این نوع نگاه را در بچه‌ها دیده‌ام.همچنین در همسرم که این کار را استادانه انجام می دهد.باید اعتراف کنم که وقتی نوجوان بودم،ساعت‌ها جلوی آینه این نوع نگاه را تمرین می‌کردم.
ویلیام بلیک (William Blake)، شاعر مشهور انگیسی چنین گفته است:
یک نگاه نافذ هم این شکل است و نه با چشم‌ها،بلکه از درون آنها ساخته می‌شود و در عمق وجود کسی که نگاه می‌کند و کسی که به او نگاه می‌شود، نفوذ می‌کند.
۹. مهارت در پانتومیم
تفاوت پانتومیم با واکنش‌های هیجانی در عمدی‌تر و قابل‌کنترل‌تر بودن پانتومیم است.پانتومیم به این معنیست که توانایی اجرای داستان، یعنی بتوانید با حرکات بدنتان به بیننده بفهماند آنچه را به او می‌گویید،یا به زبان ساده تصویرسازی کنید.این مهارت به چهره‌ی گویا هم مربوط است، هرچه مخاطبان‌تان بیشتر متوجهِ زبان بدن شما شوند، بهتر می‌توانند منظورتان را درک کنند و از مصاحبت با شما، بیشتر لذت می‌برند.
جوان‌های بسیاری را دیده‌ام که داستان‌هایی که برای همدیگر تعریف میکنند را اجرا میکنند. آنها فقط می‌گویند: «او این طوری کرد… من این شکلی بودم… بعد او این طوری…»،آنها فقط از کلمات برای توصیف حرکات استفاده نمی‌کنند، فقط با پانتومیم اجرا میکنند و همه هم از این روش لذت می برند.
استفاده از دست‌هایتان برای بیان یک مطلب در سخنرانی‌ها روشی جالب و قابل قبول است. در واقع اگر از دستان‌تان استفاده نکنید،شنونده‌ها ممکن است تا ۷۵ درصد از منظورتان را متوجه نشوند.مطمئن شوید که حرکات و اداها را به شکل درستی به کار می‌برید،نباید حرکات‌تان طوری باشد که انگار مورد حمله‌ی یک دسته زنبور قرار گرفته‌اید؛حرکاتی که به کار می‌برید باید سنجیده باشند و برای مقصود مشخصی شکل بگیرند و به کار گرفته شوند.
حالا به دو سؤالِ اساسی و پراهمیت می‌رسیم، اول این که آیا کاریزما یادگرفتنی است؟و دوم این که آیا باید آن را یاد گرفت یا این کار فقط یک جور فریبکاری و تظاهر است؟
در پاسخ به سؤال اول من می‌گویم بله،به نظر من کاریزما را می‌توان یاد گرفت. همان طور که ما رفتارهای مؤدبانه را می آموزیم،مثل این که بگوییم «لطفا…» یا «متشکرم.» تا در نظر دیگران خوشایندتر به نظر برسیم،می‌توانیم کاریزما را هم بیاموزیم
و سؤال دوم،آیا باید برای یاد گرفتن این شکل مهارت‌ها تلاش کنیم؟من جواب می‌دهم البته که باید این کار را نجام دهید! اما بدون این که به کسی لطمه بزنید یا آنها را فریب دهید.این تکنیک‌ها نیستند که شما را متقلب و فریبکار کنند، بلکه هدف از انجام آنهاست
در هر حال، شما این توانایی را در خود دارید که رفتارهای جدید را کسب کنید، فقط به این شرط که به اندازه‌ی کافی برای‌تان مهم باشند. آیا این کار ساده است؟ نه. ولی آیا قابل انجام است؟ مطمئن باشید که همینطور است.
نظرات کاربران